به گزارش مشرق، سبحان محقق طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اقدام ترکیه به انتقال هزاران شبهنظامی تکفیری و غیرتکفیری از سوریه و لیبی به منطقه «قرهباغ کوهستانی»، اگر صحت داشته باشد، در آیندهای نه چندان دور، یکبار دیگر مسکو را مقابل آنکارا قرار خواهد داد. زیرا این اقدام، فقط امنیت روسیه را در معرض خطر قرار میدهد و برای سایر کشورهای منطقه، خطر محسوب نمیشود. در اثبات این ادعا، چند نکته وجود دارد، که در زیر به آنها اشاره میشود.
اول، مردم جمهوری آذربایجان مثل مردم ایران، شیعه مذهب هستند و از لحاظ اعتقادی، اصولا هیچ وجه مشترکی با تکفیریها و سلفیها ندارند. بنابراین، اندیشههای افراطی وهابیگری و سلفیگری در میان شهروندان جمهوری آذربایجان جایگاهی ندارند و نمیتوانند منتشر شوند.
دوم، جمعیت غالب در جمهوریهای چچن، اینگوش، داغستان و تاتارستان، بهعنوان بخشهایی از فدراسیون روسیه، همگی اهل سنت هستند. جمهوری چچن تا همین دو دهه اخیر نا آرام بوده و دعوی استقلال داشته است. در آن زمان کسانی این قیام و شورش را رهبری میکردهاند که از سوی وهابیت تغذیه ایدئولوژیکی و از سوی دولت ریاض نیز تغذیه مالی و تسلیحاتی میشدهاند. با توجه به این سابقه، حضور تکفیریها در نزدیکی مرزهای چچن، میتواند آتش جنگ در این جمهوری را دوباره شعلهور کند.
سوم، در جنگ داخلی سوریه، که از سال 2011 آغاز شده است، صدها نفر از ملیتهای قفقازی و آسیای مرکزی نیز حضور داشتهاند. این نیروهای بومی آموزشدیده، ممکن است در میان کسانی باشند که اکنون در قفقاز حضور دارند. اگر چنین انتقالی صورت گرفته باشد، زنگ خطری نه تنها برای روسیه، بلکه برای بسیاری از کشورهای مناطق قفقاز و آسیای مرکزی خواهد بود.
حتی اگر کسانی که از سوریه به قرهباغ اعزام شدهاند، غیرقفقازی باشند، باز هم برای دو منطقه قفقاز و آسیای مرکزی، یک خطر بالقوه محسوب میشوند، چون آنها احتمالا میتوانند از میان مردم کشورهای مذکور یارگیری کنند و حوزه عملیات پنهانی خود را توسعه بدهند.
با توجه به نکات بالا، اگر ترکیه اقدام به انتقال عناصر تکفیری به قفقاز کرده باشد، این اقدام هر چند ممکن است باعث شود جمهوری آذربایجان در نبرد علیه ارمنستان، دست بالا را داشته باشد، کما اینکه اینگونه نیز هست، ولی از نگاه مقامات مسکو، حرکت ترکیه، اقدام مستقیم علیه امنیت ملی روسیه محسوب میشود.
لذا، بعید است که مقامات آنکارا و شخص «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه، از نکته ذکرشده در بالا غافل بوده و در طول جنگ قرهباغ، دست به این ریسک زده باشد.
البته، ترس اردوغان از پیامدهای اعزام شبهنظامیان تکفیری به قرهباغ، نافی این نیست که او هیچ شبهنظامی مسلحی را از سوریه و لیبی راهی قرهباغ نکرده باشد؛ ممکن است که اردوغان دست به این ریسک در حد محدود زده باشد. این ظن قریب به یقین و جود دارد که رئیسجمهور ترکیه طی یکی دو هفته گذشته، شبه نظامیان غیرتکفیری و خصوصاً عناصری که وابسته به گروه تروریستی «ارتش ملی سوریه» هستند، را به قرهباغ برده باشد و حتی گفته میشود که شماری از آنها، در این نبرد کشته شدهاند.
در مجموع، چیزی که برخی از ناظران را متقاعد میکند در جنگ جدید و 15 روزه قرهباغ، عناصری از شبهنظامیان سوریه و لیبی حضور دارند، این است که جمهوری آذربایجان در این جنگ، دست بالا را دارد و حضور ترکیه نیز در این میان، بسیار پررنگ است. با این حال، تحولات مذکور به تنهایی نمیتوانند نشانه حضور گسترده تکفیریها در نبرد مذکور باشند. از همه مهمتر، این نکته است که رئیسجمهور ترکیه میداند این اقدام او، ممکن است باعث عصبانیت شدید روسیه شود و ماجرای قطع یکباره همه روابط اقتصادی میان دو کشور، یکبار دیگر تکرار شود.
پیش از این و در اوایل آذر 1394، پس از سرنگونی یک فروند «سوخو»ی روسیه توسط جنگنده ترکیه در آسمان شمال سوریه، مسکو همه روابط خود را به یکباره با ترکیه قطع کرده بود.